خو.....من ۳۰۰ کیلومتر رانندگی کردم به عشق دیدن سیاوش.....
نذاشتن ببینمش.
نتیجه:
۱-با براید غراضم دو ساعته از اون شهر برگشتم.
۲-قلبم مثل مواد مذاب توی رگهام بخش شد.
۳-چشمای سیاوش نمیذارن بخوایبم.
۴-تف تو این مملکت با قانونای مزخرف و عوضیش.
۵-امروز رفتم شاه نعمت الله یه تسبیح سنگی خریدم.
۶-نظرتون چیه من یه اسلحه بخرم؟
۷-زندگی ادامه داره........................
۸-سیاوش بر میگرده.مطمئنم.
۹-همیشه منتظرم........سالها قبل از تولدم...تا سالها بعد از مرگم...
۱۰-باید برم سفر..............باید خیلی چیز ها رو فراموش کنم....خیلی قیافه ها رو خیلی صداها رو......
۱-فردا میرم سیاوش رو ببینم.
۲-دوستم نامزد کرده با جدیت تمام.هیچ ادمی رو تا حالا ندیده بودم اینقدر جدی نامزد کنه.خوشحالم واسش
۳-میخواستم دف بزنم....استعداد نداشتم گذاشتمش کنار......
۴-شونه هام دیگه سنگین نیست.
۵-هنوز عاشقم.....سخت.
۶-امشب موهامو رنگ کردم...سیاه....سیاه برکلاغی.....
۷-امروز عصر ۲ ساعت اسکیت کردم.....ای تو تمبیده بیدم
۸- چرا نیستی؟ها؟
۹-.....چهره ی ابیت بیدا نیست....آی عشق.....
۱۰-......نبود.
۱۱-مامانم سیگارو ترک نمیکنه....نگران ریه هاشم....
۱۲-یه دوست گفتش که عشقی که خراب میکنه عشق نیست عشق ابادانی میاره...
۱۳-من این همه سال چه غلطی میکردم؟
۱۴-همیشه کسی که میرود قسمتی از ما را با خود میبرد.
۱۵-خندم گرفته.....نگام کن.......خنده دار نیستم؟