اتاقی از ان خود

هرگز کسی چنین فجیع به کشتن خویش بر نخاست که من به زندگی نشستم.............

اتاقی از ان خود

هرگز کسی چنین فجیع به کشتن خویش بر نخاست که من به زندگی نشستم.............

عزیزو

گوشی تلفن را برمیدارم

نه تو جواب میدهی

نه ابسلوت ۴۰ درصد با طعم وانیل

نظرات 1 + ارسال نظر
خودم شنبه 25 مهر 1388 ساعت 08:14 ق.ظ http://----

سلام
هنوز خودم هستم و ونتونستم اسمی انتخاب کنم.
مثل باد تنها....
....باد دستی بر شانه درخت نهاد تا در فاصله حوصله باغ
قدم بز نند .درخت در باور حصار باغ رشد کرده بود وریشه
دوانده سایه اش را گسترانده و خزان را در ذهن خاکی
اشنا سپری کرده بود.در نهالسالی بارها سایه دیوار را
هم حس کرده بود و حالا اگر چه گاهی از بالای ان انطرف را
سرک میکشید اما باور سخت دیوار انرا به ماندن وامیداشت.
باد مایوس با تنهایی خود از بالای همه گذشت و رفت تا بار دیگر
تنها ترین خانه بدوش خوانده شود...........

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد