اتاقی از ان خود

هرگز کسی چنین فجیع به کشتن خویش بر نخاست که من به زندگی نشستم.............

اتاقی از ان خود

هرگز کسی چنین فجیع به کشتن خویش بر نخاست که من به زندگی نشستم.............

بگذار کسی نداند از  رکسانا بر من چه گذشت.......
نظرات 2 + ارسال نظر
[ بدون نام ] شنبه 10 مهر 1389 ساعت 10:02 ب.ظ

اگر چه نسیم وار از سر عمر خود گذشته ام و بر همه چیز ایستاده ام و در همه چیز تامل کرده ام و رسوخ کرده ام،اگر چه همه چیز را به دنبال خود کشیده ام:همه ی حوادث را،ماجراها را،عشق ها و رنج ها را به دنبال خود کشیده ام و زیر این پرده ی زیتونی رنگ که پیشانی ی آفتاب سوخته ی من است پنهان کرده ام،ـ اما من هیچ کدام این ها را نخواهم گفت،لام تا کام حرفی نخواهم زد.

فرناز یکشنبه 7 آذر 1389 ساعت 04:13 ب.ظ

بگذار کسی نداند نداند نداند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد