یه دوستی داشتم میگفت:تنهایی یه افق جدیده به زندگی.اسمش بود:خیلی دور خیلی نزدیک.
یه دوست دیگه هم داشتم تمام کودکیش تنهایی کشیده بود .همیشه میگفت: سایه مث سگ تنهام.لعنت به این تنهایی سگی.چند روز بیش ازدواج کرد خوشبخت شد.نمیدونم الان نظرش در مورد تنهایی چیه؟
یه دوست دیگه ای هم داشتم که به شکل عارفانه ای تظاهر به تنهایی میکرد....اما اون حتی دروغگوی خوبی هم نبود.
دوستای دیگه ای هم دارم که یا تنهان یا فکر میکنن تنهان یااز تنهاییشون زجر میکشن یا باهاش حال میکنن.
من این روزها به شدت تنهام.....اما نه از تنهاییم زجر میکشم نه باهاش حال میکنم....من متحیرم.
وقتی ادم ربا ها منو دزدیدن
پدر و مادرم دست به کار شدن
و اتاقم را اجاره دادن .
از وودی الن
به این هم می گن تنهایی
تنهایی هم عالمی داره
حتی اونی هم که تظاهر میکنه لابد لذت عالمشو میدونه
چیکارش داری بنده خدا رو
اونم اونجوری حال میکنه خب
---------------------------------------
تو کلبه کوچیکم منتظرتم
اگه اینهمه دوست داری پس تنها نیستی
وقتی تنهایی که تنها دو دوست داشته باشی
خودت و تو......مثل من.