اتاقی از ان خود

هرگز کسی چنین فجیع به کشتن خویش بر نخاست که من به زندگی نشستم.............

اتاقی از ان خود

هرگز کسی چنین فجیع به کشتن خویش بر نخاست که من به زندگی نشستم.............

شکستن را میدانستم

از تو چیز تازه ای میخواستم.

چقدر کار  دارم

ازارم میدهی

از تو به تو بناه میبرم

دیگر هیچ جای امنی را نمیشناسم.