اتاقی از ان خود

هرگز کسی چنین فجیع به کشتن خویش بر نخاست که من به زندگی نشستم.............

اتاقی از ان خود

هرگز کسی چنین فجیع به کشتن خویش بر نخاست که من به زندگی نشستم.............


تمام شب را غلت میزنم

درد توی استخوانهایم تیر میکشد

به امام حسین

ترک تو

هزار بار از هر مرفینی سخت تر است.

+++

با کفش پاشنه بلند

 نمیتوانم سگ دو بزنم

من کار دارم

به اندازه جرینگ جرینگ کلید هایی که از ان ......

وقت ندارم خلخال بپوشم

یعنی همینطوری معلوم نیست بندری ام؟

کم شر جی ام؟ 

کم سوخته ام؟

کم لرزیده ام؟

+++

گریه و سرمه و یار

یارم ای یارم

سبزه ی نمک دارم

نمک رو زخمم نپاش

گیر نداشت دنیا

هشیارم  هشیارم

++++

بگو بگو که چطور باید بروم که نرفته باشم؟

بگو بگو که چکار باید بکنم

که اخرین نگاهم زیر پوست تو بماند؟

++++

کارت نی؟

دارد دیرم میشود

باید سری به سنگ بزنم

سری به صدف

سری به دریا

گم اگر نشدم

بر میگردم

زود بر میگردم.

نظرات 4 + ارسال نظر
یک دوست یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 01:47 ب.ظ http://halaal.blogsky.com

سلام. شاعرانه و زیبا می نویسین

ساسان شیبانی نژاد یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 07:11 ب.ظ http://www.hejayekhonin.blogfa.com

سلام .
این جمله از کیه ؟
هرگز کسی چنین فجیع به کشتن خویش بر نخواست که من به زندگی نشستم.............
چرا به جای اینکه پست جدید بنویسید پستهای قبلی تون رو جایگزین می کنید ؟
همه ی شعر های وبلاگتون رو پرینت گرفتم دوست داشتم به جای این برگه ها کتابتون رو می خریدم .
کدوم ادمی گفته نویسنده ها باید بعد از چهل سالگی کتابشون رو چاپ کنن ؟ شاید خودش قبل از چهل سالگی نویسنده ی خوبی نبوده .
دارم بدون اینکه وحید متوجه بشه یه داستان بلند می نویسم .
یه وقت بهش نگید که می کشتم .
از مریم بالنگی چه خبردارید ؟
اصلا من دارم چی می گم ؟...

منیره حسینی یکشنبه 10 مرداد 1389 ساعت 08:09 ب.ظ http://monire25.blogfa.com

سلام سایه عزیز
یکی از دوستانتون (طرفداراتون ) گفتن به وب شما سر بزنم
مرسی خواندم گفتن ضرر نمی کنم
راست گفتن
مرسی عزیزم
و سه شنبه منتظرتم یعنی به روزم

منیره حسینی یکشنبه 17 مرداد 1389 ساعت 12:45 ق.ظ http://monire25.blogfa.com

مرسی گلم

دوشنبه منتظرتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد